یادش بخیر!!!!!!!
اینو مخصوص تو نوشتم شبنم جون تولدت مبارک
این اولین مهمونی من بعد از اومدنم بود واقعا خوش گذشتا ! خیلی با مزه بووود!!!
ولی یه چیزی بگم بین خودمون باشه....... خیلی بامزه ی تپل شدی .......
این 2تا شعرو تقدیم میکنم به تو ....(کمتر از این کارا میکنم.....با یه عالمه تحقیق پیداش کردم....قدرمو بدوووون...)
زندگی شوق رسیدن به همان فردایست تو نه در دیروز و نه در فردایی ظرف امروز پر از بودن توست
زندگی آتشگهی دیرینه پا بر جاست گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست ورنه خاموش است و خاموشی گناست
همیشه با امیدواری زندگی کن!!
من به هم ریخته ام!
در حالی که گوشهایم را گرفته ام صدای امواج دریا را میشنوم!
در حالی که می خواهم چشم هایم را ببندم باز هم روزنه ای از چشمم به اطرافم می نگرد.
شب ها تا دیروقت بیدارم و وقتی می خوابم و بیدار می شوم باز هم شب شده است و باز هم تا دیر وقت نمی خوابم وقتی زندگی شب باشد روشنایی روز به کار نمی آید.
برایت چیزی دارم یا به زندگی فکر نکن و در روشنایی خیالی بمان یا فکر کن و در تاریکی به دنبال روشنایی باش.
یادم نبود دیر وقت است شب بخیر..........
این مطلبو یه دوست برام نوشته چون خیلی ازش خوشم میاد گذاشتم شمام استفاده کنین . به نظر شما چطوره من که اول هنگ کردم!!!!!!!!!!